خراســـــان شناخت
ایرانی‌ام و ایرانی می‌مانم 
نويسنده

 

با اجازه از سهراب سپهری فقـــید،

   تقدیــــــــــــــم به تمام گنابادی‌ها به ویژه همراهی کنندگان در بازدید دانشجویان و استادان رشته تاریخ و تمدّن ملل اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد از شهرستان گناباد، در روز جمعه 93/8/23:

 

چیـــــزهایی دیــدم در گناباد...

عالمانــی خفته در آن؛

همچو سیّد، جبل عاملــــی

و بهلول گنابـــــــــادی...

مسجدی دیدم جامع، تنها امّا پرشکوه

نه دور، لیک نزدیک به آب...

مدرسه‌ای بود نجومی 

 بی‌تخته و نیمکت

لیک پر ز آشنایی با حِرَف...

پایاب قنات پیــری دیـــدم زیرِزمیــــــن

در دل کویـــر؛ 

گذر قرن‌های بسیــار بر آن...

موزه‌ای دیدم پر ز پلّه به نام آب

و فنجانــی در آن بر سهم آب!!!

من روستایــی دیدم جدا؛

این طرف از آن طرف؛ 

نامش ریـــــــاب

آب انبار، برج و یخدان

مسجد و حمّام،

بادگیـــرها فراوانند درآن...

آبشاری دیدم گویی از بام ملکوت

می‌کوفت طراوتش را در کاخــک

یک کهنه آسیــاب و

سلطان حرمش، محمّد عابد

یادگاران بازمانده از خشم زمین چهل و هفت...!!

لیک دریــغا افســـوس

کوته بود وقت

پس ندیــدم بیـــدخت...

« در نبندیـــم به روی سخن زنده تقدیــــــــر

پرده را برداریــــم؛

بگذاریــم که احساس هوایـــــی بخورد»

صــدای پای خواهش می‌شنـــوم....

من گنابـــادی بیــــنم

پر ز عطر یـــــــــاس،

بهــتر و آبــادتر

مملو از بازدیـــــدگر.....

[ 1 / 9 / 1393برچسب:تقدیم به گنابادی‌های گرامی,,,, ] [ ] [ Yas ]

   

   کاخک یکی از مناطق زیبا و ییلاقی شهرستان گناباد است که در فاصله 22 کیلومتری جنوب آنجا قرار دارد. پس از مسافتی در حدود یک ربع، ساعت 16بعدازظهر به کاخک رسیدیم و با راهنمایی جناب آقای مهندس باقری به سمت آبشار مرتفع آن راه افتادیم...


پس از کمی پیاده‌روی سخت و جانانه در سربالایی به آبشار رسیدیم...

در کنار این آبشار زیبا و دیدنی، مجموعه‌ای تفریحی وجود دارد که شامل پارک، تخت‌ برای پذیرایی از مسافران و بازدیدکنندگان و شهربازی جهت کودکان است... 


یک آسیاب آبی در آنجا هست که ساخت آن به روزگار قاجار بازمی‌گردد و جالب این‌که نحوه ساخت و مصالحی که در بنا به‌کار رفته باعث درامان ماندن آن از خرابی زلزله‌ بالای هفت ریشتری سال 1347 شده است!

در قسمت پایین این مجموعه هم تنه درختی در حفاظی نگهداری می‌شود که 1400سال قدمت دارد امّا به دلیل پوکی قسمت داخلی، آن‌را قطع کرده‌اند...

پس از بازدید این مجموعه تفریحی - تاریخی هنگام مغرب به سمت امامزاده سلطان محمّد عابد برادر امام رضا(ع) رفتیم. بنا بر اقوال گوناگون در اواخر روزگار سلجوقی، بنایی به همت امیر عبدالله تونی بر مزار وی ساخته شد، اما ساختمان کنونی مزار، متعلق به روزگار شاه تهماسب صفوی است. تالاری وسیع در میان بنا و در طرفین و گنبدی زیبا به انضمام کاشی کاری زیباتری دارد که مزیّن به قلم علیرضا عباسی بر فراز چهار طاقی مقبره قرار گرفته است. این امامزاده از خشم زمین در سال 1347 آسیب دید که به گفته شاهدان عینی در حد ترک خوردن بوده نه ویرانی کامل و در سال‌های اخیر ترمیم گردید...

پس از اقامه نماز و گشت کوتاهی در مرکز خرید آنجا در ساعت 18بعدازظهر به سمت گناباد و سپس مشهد راهی شدیم و در مسیر بازگشت همچون سفر سرخس، این‌بار درباب گناباد، پرسشی از دانشجویان مطرح شد که یکی از آنها موفق به پاسخ درست گردید و انشاءالله پاداش کوچکی تقدیمش خواهد شد.

حدود ساعت 10شب، مشهد مقدس،

مانند همیشه پاییزش، با شب‌های سرد...

با تشکّـــر از تمامی همراهان و یاری دهندگان ما در این سفر

و با امیـــــد به این‌که در سفرها و گزارش‌های بعدی در خدمت باشم

به قول سهراب سپهری:

« به رمز زیبایی‌ها که سفر می‌کنی؛ نیمه راه سرشاری خود را تاب نمی‌آوری؛ بازمی‌گردی تا از دیده‌های راه بگویی: و هنر پیدا می‌شود....»

 

ساعت 15بعدازظهر 93/8/23

   وارد روستای ریاب شدیم که به در زبان محلی یعنی روی آب، ظاهرا وجه تسمیه این روستا به خاطر رد شدن قنات از زیر آن است. در داخل روستا، مجموعه ای از بناهای تاریخی دوران صفوی و قاجار و حتی پیشتر از این با معماری زیبا وجود دارد. بافت تاریخی روستا، بیش از 19 اثر تاریخی ثبت ملی دارد که از جمله می توان به برج قلعه، خانه های قدیمی، حمام، آب انبار، یخدان و مسجد اشاره کرد.


   در ابتدا برایم جالب بود که سردری برای روستای بازسازی شده گذاشته بودند و در واقع با این امر، بین دو روستای بافت قدیم و بافت جدید فاصله ایجاد شده بود و نکته دیگر اینکه در قسمت بازسازی شده هم اهالی روستا زندگی می‌کردند و به گفته خود آنان، در حدود 200 تا 250 خانوار می‌شوند و یک نکته دیگر که ماشین هم در روستا در رفت و آمد بود...

   حس ناخوشایندی داشتم؛ چراکه وقتی به دیدن اثر تاریخی می‌روی گویی باید همان بناهای قدیمی را البتّه با کمی بازسازی و مرمّت جهت حفظ آن ببینی اما در این روستا، بازسازی به گونه عجیبی انجام شده بود مثلا کف و دیوار حمّام قدیمی آن را برای بازسازی، کاشی‌های امروزی گذاشته و دوش هم نصب کرده بودند!!! به گفته یکی از اهالی آنجا تا چند سال پیش، مردم از آن استفاده می‌کردند...  هم‌چنین درهای خانه‌های قدیمی را در این روستا نظاره گر بودم که به طرز نامأنوسی نسبت به بافت قدیمی محسوب می‌شد و تقریبا شیک ساخته شده بود؛ در کنار آن‌هم لوله کشی گاز و سیم کشی برق مشهود است... و البتّه باتوجه به این‌که سکونت در آن منطقه وجود دارد، امری بدیهی به نظر می‌رسد... به هر حال پس از مدتی گشت و گذار در این روستای تاریخی... کهبه نظر اینجانب، بهتر است بگوییم روستای گردشگری ساعت یک ربع به 4 به سمت کاخک به راه افتادیم...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- ریاب در پنج کیلومتری جنوب غربی شهرستان گناباد است.

     پس از بازدید موزه آب، جناب آقای جمالی، معاونت محترم میراث فرهنگی گناباد که ساعاتی چند، ما را در روز جمعه، همراهی کردند از جمعمان جدا شدند، سپس به سمت مزار آقا سیّد ابراهیم موسوی راه افتادیم. در طول مسیری که به سوی مزار، پیاده روی کردیم، از کوچه پس کوچه‌های زیبای شهر همراه با سرسبزی درختان همیشه سبز کاج و نهرهای روان کنار کوچه، سر شد...چند بادگیر هم بر بالای بام خانه‌ها خودنمایی می‌کرد...

 

   آقا سید موسوی متولّد 1170 جبل عامل و درگذشته سال 1260ه.ش در گناباد از علما و بزرگان روزگار خود بوده که در گوشه‌ای از خاک گناباد آرام گرفته است. در سال 1387 هیأت امنا و خیّرین با کمک اداره اوقاف، گنبد و بنایی بر مزار  می‌گذارند که امروزه مکانی برای مشتاقان آن بزرگوار است... در صحن بیرونی این بنا، مزارهایی از دیگر رفتگان گنابادی به چشم می خورد... پس از خواندن فاتحه ای بر اهل قبور و زیارت بنا، ناهار را میهمان دانشگاه علوم پزشکی گناباد شدیم و از طرف جناب آقای مهندس باقری، مدرّس و کارمند این دانشگاه، بسته های اهدایی دانشگاه که شامل یک DVD تبلیغی به نام سلام گناباد و دو کتاب که یکی مربوط به زندگانی بهلول بود، دریافت کردیم. از همین‌جا باز هم سپاسگزار محبت‌های این بزرگواران هستیم...

 

 1028

 اخبار,اخبار اجتماعی ,خشکسالی

این گزارش خانم رضوی است که بنا به درخواست استاد مربوطه سرکار خانم دکتر عظیم زاده پس از بازگشت سفر سرخس و دریاچه بزنگان انجام پذیرفت که متأسفانه قلب تمامی گروه را به درد انداخت... گزارش زیر در روزنامه خراسان رضوي - مورخ سه‌شنبه 1393/08/27 منتشر شد.(شماره انتشار 18836)، به امیــــــد گوشه چشمی از مسؤولان...

شهر سرخس از ديرباز يکي از کانون هاي علم و دانش به شمار مي رفته و به خاطر داشتن کتابخانه و مدارس بسيار، شهرت داشته است و البته ظرفيت هاي کشاورزي و گردشگري قابل توجهي نيز دارد از جمله در سمت چپ جاده، تابلوي درياچه بزنگان خودنمايي مي کند. وصفش را شنيده بوديم، تصميم گرفتيم از اين درياچه نيز ديدن کنيم، جاده آسفالته فرعي به سمت درياچه، بعد از حدود ۱۰ دقيقه چشمان ما را مهمان منظره اي کرد بس تأسف آور. درياچه اي طبيعي اما به گل نشسته، تا حدي که جلبک هاي کف درياچه را به راحتي مي شد ديد. اين منظره اسفناک با سکوت دشت همراه شده بود، سکوتي که هزاران فرياد در گلو داشت.درياچه بزنگان (گل بي بي، پاسنگان، باسنقان) تنها درياچه طبيعي در استان خراسان رضوي است که يک اثر ملي است. آب آن از بارندگي هاي سالانه و چشمه هاي کوچک حاشيه و کف درياچه تأمين مي شود. اين درياچه مرکز پرورش ماهي قزل آلا، زيستگاه ۳۳ گونه فيتوپلانگتون جلبکي و انواع ماهي ها، جانوران و پرندگان مهاجر زمستان گذار و بهارگذار بومي و ماهي بومي درياچه يعني همان شير ماهي است.از نظر قدمت تاريخي علي بن زيد بيهقي در کتاب تاريخ بيهقي  تأليف قرن ۶ هجري از بزنگان با عنوان باسنقان ياد مي کند.سکوت مظلومانه درياچه حاکي از گفته هاي بسيار بود...

زماني که از سفر برگشتم، با وجود خاطرات خوش و ديدن تزيينات رباط شرف و کتيبه هاي تاريخي آرامگاه بابالقمان، دوباره حال درياچه بزنگان قلبم را به درد آورد. تصميم گرفتم وضعيتش را به مسئولان محيط زيست يادآور شوم که در خبرگزاري ها، در اين باره ۲ خبر مشاهده کردم.اولين خبر در تاريخ 92.7.29 با عنوان (درياچه بزنگان مقصدي براي گردشگران) و دومين خبر در تاريخ 93.5.4 با عنوان (درياچه بزنگان آخرين نفس را مي کشد) در هر ۲ خبر، از مشکلات درياچه و وعده هاي مسئولان براي بهبود شرايط آن، مطالب قابل توجهي آمده بود ولي حيف که ارزش «دو صد گفته به نيم کردار نيست» و افسوس و صد افسوس که قول ها به فعل تبديل نشده است و قلب درياچه بزنگان تنها اثر طبيعي ملي استان، از تپش افتاده است.گزارشي از سازمان گردشگري نيز در اين باره خواندم مبني بر تملک و فروش بخشي از نيزارهاي حاشيه اين اثر طبيعي ملي که بالغ بر ۷ هزار هکتار است و اين حاکي از جاي خالي حفاظت از عرصه هاي طبيعي و ملي از سوي متوليان امر است.به هر حال اينک بزنگان در محروميت و مظلوميت قرار دارد و در معرض تبديل به اروميه اي ديگر است. درياچه اي که قبل از خشکي کامل آن و صرف هزينه هاي ميلياردي، بايد براي نجاتش کاري کرد چرا که ايستادن قلب بزنگان به مثابه مرگ محيط زيست منطقه خواهد بود. اميدوارم قبل از پيوستن درياچه بزنگان به تاريخ، فکري اساسي شود در غير اين صورت در کتاب ها خواهيم خواند:

«روزگاري درياچه اي وجود داشت به نام بزنگان»!

(زمزم سادات رضوي دانشجوي ارشد رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي)

 www.shabhayetanhayi.ir (1)

[ 29 / 8 / 1393برچسب:فریادهای بزنگان,,,, ] [ ] [ Yas ]

 93/8/23:ساعت 14بعدازظهر، موزه آب

    پس از شمارش پله سی و نهم از ورودی به موزه آب رسیدیدم...!!! مکانی که به گفته معاونت محترم سازمان میراث فرهنگی گناباد جناب آقای جمالی، موقوفه آقای شریعت به اداره بوده است. آن مکان، درگذشته آب انبار بوده که لایروبی آن توسط حفره‌ای که در کنار سقف موجود بود، انجام می‌پذیرفته است. در گوشه بالای تصویر پایین، حفره لایروبی مشخّص است...

   در این موزه، وسایل و ابزاری که در ارتباط با آب رسانی و تقسیم آب در گذشته بوده وجود داشت از جمله این ابزار، کاسه یا به قولی فنجانی موجود بود که در قدیم هر فردی بر اساس سهمی که از آب برای زمین او با تعداد فنجان معین تعریف شده بود، سهم آب داشت. مدت پُر شدن هر فنجان(با حجم معین و اندازه سوراخ مشخص در ظرف)، حدود 8 دقیقه و 30 ثانیه است و طی آن، سهم آب قنات به زمین صاحب سهم، تعلق می‌گرفته است.  در تصویر پایین، می‌توانید فنجان یا ظرف آب را مشاهده کنید...

  

www.shabhayetanhayi.ir (17)

[ 26 / 8 / 1393برچسب:موزه آب گناباد,,,, ] [ ] [ Yas ]

  ساعت 13بعدازظهر، قنات قصبه گناباد

  از ورودی قنات(تصویر بالا)، حدود 26پله به طرف پایین رفتیم و به مکانی که در تصویر زیر می‌بینید یعنی پایاب(پای آب) رسیدیم.

 در آنجا جناب آقای جمالی توضیحات مبسوطی از روند شکل گیری قنات ارائه دادند و با صبوری به پرسش‌های دانشجویان پاسخ می‌دادند. بر اساس این گفته‌ها ابتدا مشخّص شد که شش متر به زیر زمین رفته‌ایم....

  قنات قصبه گناباد یکی از بزرگترین سازه‌های ‌آبی ایران و جهان است که قدمتی 2500ساله دارد، طول آن 33کیلومتر است و در مجموع 427چاه در این قنات، حفر شده که عمیق ترین آنها، از عمقی 300متری برخوردار است. مقنیانی که در حدود 150 و حتی300 متری زمین مشغول به حفر چاه بوده اند در همانجا مکانهای سکومانندی می ساختند و شب را به سر می بردند و از بالا برای آنها خوراک می فرستادند تا مجبور نباشند هر روز مسافت بسیاری را که برای پایین آمدن صرف می کنند باز به بالا رفتن بگذرانند و در واقع غیرممکن می نماید چون در آن صورت کاری از پیش نمیرفته است.... آب در قنات هیچ نیازی به پمپاژ نداشته بلکه مقنی ها با ایجاد شیب در زیر زمین، آب را انحراف می دادند که در نوع خود، بی‌نظیر بوده است...

   سرچشمه قنات قصبه، شهر کاخک(در 22کیلومتری گناباد) از سیاه کوه است و به گفته مسؤولان آنجا، حجم آب در طول سال حتّی در زمان خشکسالی و کم‌آبی، ثابت است...

   این قنات یکی از شاهکارهای ساخته دست بشر در طول تاریخ بوده که حتی ناصرخسرو قبادیانی نیز هنگام سفر به گناباد از آن دیدن کرده و در سفرنامه‌اش ساخت آن‌را به کیخسرو نسبت داده است...

   قنات قصبه در سال 1373، به همت جهاد کشاورزی به طول750متر بتن ریزی شده و به این شکل، آب را از مسیر پیشین قنات که در اثر مرور زمان، خراب گشته به این تونل بتنی انحراف داده‌اند. لایروبی قنات‌ها معمولا هر سال یکبار و یا حتی در فاصله زمانی بیشتر توسط همین سازمان به همت سهامداران آب قنات انجام می پذیرد که البته از جایی که بسیار هزینه بر است فاصله زمانی هر لایروبی، زیاد می‌شود وگرنه هر ساله می بایست چندبار این عمل انجام بپذیرد...

   بنا به گفته های آقایان جمالی و باقری، آب این قنات جهت مصارف کشاورزی و برداشت محصولاتی از جمله انار و زعفران است و اینکه محصولات آنجا را خاص کرده به خاطر سیرابی زمین‌های کشاورزی آنجا با آب زلال قنات است...

    پایاب قنات قصبه گناباد(تصویر بالایی) دارای آبی زلال بود با ماهی‌های بسیار در آن و البتّه برخی جانوران موذی همانند سوسک که در اطراف پایاب به چشم می‌خوردند...!! به گفته آقای جمالی، در تابستان پسربچه‌ها جهت آبتنی از آب خنک آن استفاده می‌کنند و این مسأله به خاطر تفاوت دمای بالا و پایین قنات در تابستان است...

    تصویر بالا هم ورودی قنات در نزدیکی پایاب است؛ یعنی اگر بخواهی مسیر قنات را دنبال کنی می‌بایست از آن وارد شوی که در طول راه، کم کم به آب می‌رسی و سپس از پایاب سردر می‌آوری، ارتفاع قنات تا سه متر می‌رسد و برای رفتن به داخل این مسیر، حتما باید چکمه یا شلوار اضافی و چراغ قوه همراه بُرد تا به مشکل برنخوری البته روزی که ما در گناباد بودیم ظاهرا به خاطر فروریختن مقداری از سقف قنات به علّت باران، از رفتن به داخل قنات، منع شدیم... 

ساعت ده دقیقه به 14بعدازظهر بود که به طرف موزه آب حرکت کردیم...

www.shabhayetanhayi.ir (8)

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

بی‌شک؛ سفری خواهم داشت که به اندازه عمر خستگی از تن کوفته من باز کند.... پیش از آن امّا؛ باید گله‌های نهانی از مردمم باز کنم... گمان رفتن دارم... نه به دیاری دگر بل به بام ملکوت تا که شاید پس از آن دل بشری از قِبَلم، تار نگردد... آری، نیـــک می‌دانم؛ سفـــــــــری خواهم داشت... و من آماده راه...
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

کد متحرک کردن عنوان وب

ابزار متحرك


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد